فهرست مطالب

🔶️ چگونه می‌توان به کودکان در ادراک و لذت بردن از موسیقی کمک کرد؟ 🔶️👉

برای اغلب کودکان، آواز خواندن به اندازه صحبت کردن، امری طبیعی است.
آنها یاد می گیرند که به همان مقدار و همان خوبی که صحبت می‌کنند آواز بخوانند و این کار را از دیگران تقلید می‌کنند. البته به صورت خود جوش و ارتجالی به این کار تمایل دارند و اصلاً نیازی نیست که شما به آن‌ها چگونه آواز و ترانه خواندن را آموزش دهید اما می توانید کاری کنید که آن‌ها روش خوب خواندن و بیان موسیقیایی خوبی پیدا کنند. اگر صبر و حوصله به خرج دهید و مثلاً اگر مربی آن‌ها هستید و می‌خواهید به یک گروه آموزش موسیقی و سرود و جز آن دهید، می‌باید حوصله به خرج دهید و به آن‌ها تشریک مساعی در کار گروهی را یاد بدهید.

اگر به عنوان والدین آن‌ها هستید، همین کارها و کار کردن با آنها در خانه موجب می‌شود که کودکان برای فعالیت‌های گروهی از آمادگی و اعتماد به نفس بیشتری برخوردار شوند. اگر شما در هنگام کار با کودک، با اعتماد به نفس باشید، از کار خودتان راضی باشید و لبخند بزنید طبعاً آن‌ها نیز در محیط اجتماعی و در روابط گروهی شان همین کارها را خواهند کرد.

ممکن است که شما برای علاقه‌مند کردن و جلب توجه به آن‌ها به یک ابزار موسیقی و یادگیری آن وسیله، نیاز داشته‌باشید که از عکس‌های آن وسیله و نشان دادن آن به کودک شروع کنید و یا داستانی را در آن خصوص برایش تعریف کنید یا از سایر روش‌ها استفاده نمایید. استفاده از ضبط صوت یا صفحه‌ی گرامافون‌ها برای جلب توجه آنها به موسیقی کمک کننده خواهد بود. انواع نوارهای مربوط به سازهای مختلف را برای کودک پخش کنید تا به تدریج زمینه‌ی علاقه‌ی‌ او مشخص شود . از کتاب داستان‌های صوتی که با لمس یک صفحه یا عکس و تصویر ترانه‌ای را پخش می کند شروع کنید. در این نوع کتاب‌ها، علاوه‌بر آموزش و یادگیری، ذوق و قریحه‌ی موسیقی نیز مد نظر قرار می‌گیرند.

اگر می‌خواهید او را به موسیقی و درک زیبایی آن جلب کنید، در زمان‌های مختلف این کار را انجام دهید مثلاً هنگامی که او را می‌شویید یا در تفریح هستید یا در زمان‌های استراحت و… از موسیقی‌های متنوع استفاده کنید.
موسیقی‌ها یا ترانه‌هایی را انتخاب کنید که کلمات آن واضح باشند و با روند طبیعی ذهن هماهنگی داشته باشند ، کودکان از ریتم‌ها یا ملودی‌های تکراری خوششان می‌آید و از این موارد استفاده کنید.

آنها از این که خودشان سازی را بنوازند و در این فعالیت سهیم باشند لذت می‌برند بنابراین اگر می‌خواهید آنها خلاق‌تر باشند اجازه بدهید که در این مسیر عمل و فعالیت کنند.
برای علاقمند کردن آن‌ها می‌توانید این فعالیت‌های متنوع و مفرح را با یک یا چند کودک اجرا کنید.

1- به صورت یک دایره کف اتاق بنشینید. در ابتدا به یک موسیقی بی‌کلام گوش کنید مثلاً به یک ساز پیانو. یک موسیقی که برای آن‌ها ساده است را پخش کنید.

2- حالا، دوباره آن را پخش کنید. اکنون همه‌ی‌ کودکان با آن دست بزنند یا سعی کنند در زمان مقرری که خود موسیقی مشخص کرده یا شما تعیین می‌کنید، دستان خود را به هم بزنند. البته کودکان در این زمینه کمی ناهماهنگی شنیداری و عمل کردن دارند و لذا خیلی به آن‌ها سخت نگیرید.

3- دوباره موسیقی را پخش کنید و مثلاً در یک زمان خاص و مقرر و هماهنگ با موسیقی یک واژه یا عبارت یا کلامی را به طور گروهی به کار ببرید.

4- اگر ابزار موسیقی در اختیار دارید، این زمان مناسبی است که سایر اهداف خود را به صورت گروهی اجرا کنید. مثلاً حس همکاری، دوستی، سهیم شدن در ابزار موسیقی و جز آن که به روابط اجتماعی آنان کمک ارزنده ای می‌کند.

5- اگر از فضای مناسبی برخوردار هستید بگذارید که آن‌ها در فعالیت همراه با موسیقی آزادانه تر عمل کنند مثلاً بازی لی‌لی را با گچ بکشید و به همراه موسیقی مناسبی، آن بازی را با کودکان انجام دهید.

6- بعضی از کودکان دلشان نمی خواهد که مثلاً دست بزنند یا در این بازی شرکت کنند. اصلاً ایرادی ندارد.کانال کلید سل
به آنها اصرار نکنید. بگذارید تا آزاد باشند و هر وقت خواستند به گروه بپیوندند.

7- اگر ابزار موسیقی یا بازی خاصی را انتخاب می‌کنید حتماً مراقب امنیت و سلامت کودکان نیز باشید تا آسیبی نبینند. در ضمن مراقب وسایل گران قیمت خانه یا محیط اطرافتان باشید.

8- اگر وسیله یا ابزار موسیقی را می نوازید، با حالت‌های گوناگون این کار را انجام دهید تا آن‌ها با انواع صداها آشنا شوند مثلاً یک بار بلند، یک بار آرام، گاهی آهسته، زمانی با صدای زیر و زمان دیگر صدای بم و.. این کار را انجام دهید. این کار به انعطاف فکری آن‌ها کمک زیادی می‌کند تا درک کنند که تا چه حدی می‌توان تغییرات در صداها را با مهارت ایجاد کرد.

🔶️چگونه وقتی حوصله ی تمرین ندارید ، به تمرین کردن بپردازیم ؟🔶️

دکتر نووا کاگیاما :

حتما روزهایی را تجربه کرده اید که اصلا حوصله ی تمرین ندارید ؟

شما دنبال بهانه ای هستید که خود را با انجام کارهایی بیهوده مشغول کنید که به کار اصلی نپردازید ؟

از طرفی روزهایی هستند که شما مجبورید ، خانه را تمیز کنید ، حمام را بشویید ، یخچال را تمیز کنید و….. در پایان روز با این حال که کار مفید هم انجام داده اید ولی حس خوشایندی ندارید .( مترجم : پاسخ من به دوستانی که می گویند وقت برای تمرین نداریم در این مقاله آورده شده ، تصور اینکه موسیقی فقط قشر خاص و طبقه ی خاصی ست اشتباه است با تلاش و خواستن می توان پیش رفت.این وضعیت برای افراد متاهل و افرادی که فرزند خردسال دارند سختر و پیچیده تر است ولی اگر چیزی را بخواهید با همت و تلاش نتیجه می گیرید و زمان دادن به خود.)

زمانی هم هست که نیروی درونی ، به شما حس خوبی برای تمرین می دهد و شما کاملا آمادگی فراگرفتن مطالب جدید و تمرین خوب و آماده شدن برای یک اجرا را خواهید داشت .

مسلما ، خیلی روزها شما بر اساس یک برنامه ی همیشگی و معمول تمرین می کنید و خیلی روزها فقط برای انجام وظیفه ساز می زنید.اما روزهایی هم هستند که نیروی اراده ی شما کم می شود ، در اینجا منابع دیگری برای برانگیختن نیروی اراده به شما پیشنهاد می کنیم که می تواند برایتان مفید باشد.

روش از سرگیری و شروع دوباره . نام دیگر این روش ” تاثیر زیگارنیک ” می باشد .

توضیح مترجم :*

*زیگارنیک : بلوما ولفوونا زیگارنیک روانشناس و روان پزشک اهل شوروی ، عضو پژوهشگاه روانشناسی برلین و عضو انجمن ویگوتسکی . تاثیر زیگارنیک یک پدیده ی روانشناسی ست که گرایش افراد را به انجام کارهای نیمه تمام و رها شده راحتتر از کارهای رو به اتمام توصیف می کند .*

حافظه و پیشخدمت :

بلوما زیگارنیک این پدیده را که سال 1927 به آن پی برد چنین شرح می دهد ، زمانی که او به رستوران رفته بود و منتظر سفارش خود بود به حافظه ی انتخابی پیشخدمت پی برد. او متوجه شد که پیشخدمت تعداد زیادی سفارش مشتریان را در ذهن به خاطر می سپارد ، اینکه کدام سفارش داده شده ، کدام پرداخت شده و کدام هنوز در حال آماده سازی ست.

به پژوهشگاه او بر می گردیم ، او متوجه شد که افراد بیشتر کارهای نیمه تمام خود را برای انجام دادن به خاطر می آورند تا کارهایی که در حال اتمام یا تمام شده باشد.( تاثیر زیگارنیک )

برداشت دیگری که از تاثیر زیگارنیک در رابطه با موضوع این مقاله می توان داشت این است که افراد کارهایی را  که نمی توانستند زمانی انجام دهند یا از انجام دادن آن کار بازماندند  ، بیشتر گرایش به سمت آن کار نشان می دهند.

شروع دوباره تمرین :

محققان دانشگاه تگزاس و دانشگاه رچستر بر روی ” تاثیر زیگارنیک ” تحقیقات تکمیلی نیز انجام دادند.

موضوع تحقیق به این صورت بود که آنها در زمان هشت دقیقه ای هشت شکل مکعب و پازل سه بعدی با پنج فرم مختلف در اختیار افراد گذاشتند. به آنها گفته شد که هر چه سریعتر مشغول به ساختن شوند و سه دقیقه فرصت برای ساختن دو پازل اولی برای تمرین دادند.

بعد پنج دقیقه زمان برای حل کردن سه پازل آخر دادند .محققان عمدا تمرین پازل دوم را سخت ساختند که درزمان داده شده قابل حل کردن نبود. تنها شش نفر از سی و نه نفر توانستند پازل را حل کنند.

بعد از اتمام وقت ، افراد هشت دقیقه زمان آزاد داشتند . در این هشت دقیقه محققان اتاق تمرین را ترک کردند تا افراد را زیر نظر بگیرند چه مواردی را ممکن است دوباره امتحان کنند که از نظر افتاده است .

با این که افراد دیگر نیازی نداشتند که دوباره مشغول به حل کردن پازل شوند ، بیست و هشت نفر از سی و نه نفر یعنی 72% افراد روی پازل ها دوباره کار کردند .

خب شاید به نظرتان مطلب جالبی نباشد ، اما صبر هنوز این ماجرا ادامه دارد .

افرادی که  پازل را تکمیل کردند تمایلی به ساختن و حل کردن دوباره ی پازل در زمان اضافه نداشتند ولی افرادی که پازل را نیمه حل کرده بودند در زمان اضافه بیشتر تمایل به حل کردن پازل داشتند.

از بین شش نفری که پازل را حل کرده بودند فقط یک نفر در زمان آزاد دوباره روی پازل کار کرد (%17 ) و مدت زمانی که کار کردن بر روی پازل را ادامه داد یک دقیقه و هجده ثانیه بود.

از سی و سه نفری که نتوانسته بودند پازل را تکمیل کنند ، بیست و هفت نفر ( %82 ) دوباره تلاش کردند و به طور متوسط دو تایم حدودا سه دقیقه و بیست ثانیه ای به حل کردن پازل اختصاص دادند .

بنابراین وقتی کاری نیمه رها می شود ، افراد نه تنها بیشتر تمایل به از سرگیری کار دارند ، بلکه مدت زمانی که به کارشان اختصاص می دهند بیشتر می شود.

مشغول به کار شوید

حال چگونه می توانیم این نتایج را برای تمرین عملی سازیم؟

چندین کار شما می توانید انجام دهید.

تصور کنید که کلی ظرف برای شستن دارید ، اگر به کل ظرف های کثیف  فکر کنید

شاید بی خیال شستن شوید. اما اگر فقط به شستن یک ظرف فکر کنید ، اغلب کار را زودتر تمام می کنید تا زمانی که به شستن کل ظرف ها فکر کنید.

بنابراین به جای اینکه فکر کنید باید یک ساعت تمرین کنید ،  یا روی ده مطلب باید کار کنید ، یا باید قطعه را حفظ کنید ، فقط سازتان را کوک کنید و یا به آرامی گام بنوازید و یا تایمر را روی پنج دقیقه تنظیم کنید و در این پنج دقیقه یک مطلب یا ایراد را درست کنید. اگر بعد از پنج دقیقه احساس کردید که نمی خواهید تمرین کنید ، ساز را کنار بگذارید و بعدا دوباره امتحان کنید.

دوم راه این است که زمانی که شرایط مناسب تمرین را دارید و با انرژی تمرین می کنید ، تمرین را دراواسط کار متوقف کنید ، اگر بر روی یک قسمت مشکل کار می کنید که برایتان مهم است ، چند راه حل را پیدا کنید ، و امتحان کنید ولی باقی راه حل ها را برای بعد از استراحت بین تمرین بگذارید . مسلما متوجه خواهید شد که بازگشت دوباره شما به تمرین بسیار راحتتر می شود.

منتظردرست بودن شرایط نشوید ، شما خودتان هستید که شرایط را فراهم می سازید. زمان در گذر است و ممکن است فرصت هایتان را از دست بدهید.

مترجم : نوشین معتمدی 

یک معلم موسیقی خوب چه ویژگی هایی باید 🔴داشته باشد؟

🔶️چیزی که من می توانم به شما بگویم این است که موسیقیدان های بزرگ هیچ گاه معلم های خوبی نبوده اند. شما نیاز به کسی دارید که نحوه یادگیری شما را درک کند، به پروسه یادگیری تان اهمیت دهد، بر اشکالات کار شما واقف باشد و روش سازنده ای برای درست کردن این اشتباهات داشته باشد. نه اینکه تنها به شما نشان دهد که در صورت درست نواختن ساز چه صدایی خواهد داد.

🔴و در آخر اینکه آیا والدین می بایستی که فرزندانشان را مجبور به یادگیری موسیقی و ممارست و تمرین در آن کنند؟

🔶️به نظر من پدر و مادر خوب بودن درست به مانند یک مشاور راهنمای خوب بودن است. شما باید به افراد کمک کنید که در میان کارهایی که دوست دارند انجام دهند، علاقه شان را پیدا کنند. در صورتیکه آنها خیلی جوان باشند احتمالا نیاز به یک تلنگر و اشاره خواهند داشت در هر حال نیازی نیست که همه افراد موسیقی دان بشوند. یک معلم موسیقی خوب معمولا والدین را هم در امر یادگیری بچه ها دخالت داده و از آنها می خواهد که پشتیبان فرزندانشان باشند. آنها به والدین یاد می دهند که خیلی از بچه هایشان انتقاد نکرده و بیشتر مشوق آنها باشند، اما به نظرم در نهایت تصمیم گیری با خود بچه هاست. 

◾️برگرفته از تحقیقات پروفسور گری مارکوس

🎼موانع لذت بردن از موسیقی و ساز

دلیل یادگیری موسیقی چیست؟
یا اینکه اصلا چرا ما از شنیدن و اجرای موسیقی لذت می بریم؟
شاید تا به حال به دلیل لذت بردن از موسیقی فکر نکرده باشید شاید هم پاسخی نیافتید. من نمیخواهم (اینجا) پاسخ دهم. اما من هم با شما موافقم که شنیدن موسیقی و گاهی اوقات اجرای موسیقی لذت عمیقی به ما دست می دهد.
اما بعد از مدتی میزان لذت بردنمان از نواختن، آنطور که باید نیست و ممکن است کم کم با روح موسیقی فاصله بگیریم و نهایتا میزان لذت بردنمان از نواختن ساز کم می شود. این موانع مانند آفت هایی هستند که به جان ما می افتند و از زیبایی روح ما و لذت برنمان می کاهند.

🔶️ اولین آفت احتمالی تعصب است.

    تعصب نسبت به ساز یا سبک نواختنمان. تعصب بزرگترین مانع در لذت بردن از زندگی است. ما چیزی به نام موسیقی بد یا خوب نداریم، لئونارد برنستاین موسیقیدان بزرگ قرن بیستم می گوید:” موسیقی، موسیقی است و معنای آن از جنس خود موسیقی است. صرفنظر از آنکه چه چیزی برای شما تداعی می کند.” بله موسیقی از جنس خودش است و اگر معنایی به ما القا می کند بخاطر خود موسیقی است. و جالبتر اینکه موسیقی تعداد بیشماری احساس به ما می دهد که با زبان غیر قابل انتقال است. پس نمیتوان تقدس آن را صرفا بخاطر شنیدن سبکها و سازهای متفاوتی که باب میل ما نیست زیر سوال ببریم. چراکه هر سبکی، هر قطعه ای و هر اثری زیبایی خاص خود را دارد و شاید فقط سلیقه ی ما آن را نپسندد. بهتر است به تقدس موسیقی احترام بگذاریم و از ارزش آن به هیچ عنوان کم نکنیم.

🔶️ دومین آفت، غرور است.
غروری که پس از تسلط به نواختن یک ساز ممکن است بر ما غالب شود. خیلی لذتبخش است که مایه آرامش و لذت دیگران شویم و دقایقی را برای عزیزانمان بنوازیم اما بهتر است با روح عاشق موسیقی فاصله نگیریم و خالصانه و صرفا برای لذت بردن خودمان و دیگران بنوازیم و بدانیم موسیقی، مانند دیگر هنرها بی انتهاست. بجای غرور می توانیم انتخاب کنیم که همواره تا پایان عمر در حال یادگیری و پیشرفت باشیم و سعی کنیم از تمام نوازندگان مبتدی و حرفه ای نکته ای یاد بگیریم.

🔶️ سومین (و نه آخرین) آفت، نبودن در زمان حال
  بعد از مدتی که کم کم به ساز مسلط شدید، باید از نواختن خود لذت ببرید. هنگام نواختن تمام تمرکزتان، نوازندگی باشد و از صدایی که با سازتان تولید می کنید نهایت لذت را ببرید. فکر و حواستان کاملا در زمان حال باشد طوریکه با تمام وجود و احساس بنوازید. اینطور نباشد که هنگام نواختن به مسائل دیگر فکر کنید و یا احتمالا به دیگرانی که در حال تماشای شما هستند و نظرشان در مورد شما!
این آفت ها، موانعی در لذت بردنتان هستند. حیف است شمایی که تصمیم گرفتید لذت نواختن را تجربه کنید، با این آفتها میزان لذت را کم کنید.
     با این توضیحات پیشنهاد می کنم در ابتدای یادگیری تان، با کمال اشتیاق و خلوص نیت نواختن ساز را شروع کنید و بدانید نواختن و خلق کردن موسیقی، جان و روانتان را با تمام هستی یکی می کند و هم آوا با تمام زیباییهای دنیا می شوید. سعی کنید همه سازها را دوست داشته باشید و از تمام سبک های موسیقی لذت ببرید. اجازه دهید موسیقی در شما جاری شود و اعجاز ایجاد کند.

نویسنده: آروین شهبازی

🔶️نگاهی به سیر تکاملی تکنیک نواختن پیانو🔶️

امروزه مدرسین پیانو بر این عقیده هستند که برای داشتن طیف وسیع و رنگهای متنوع در صدای پیانو، انگشتان باید توسط وزن بدن پشتیبانی شوند.
اگر نگاهی به کتابها و روشهای آموزش نوازندگی پیانو در مدارس، دانشگاهها و آموزشگاه های موسیقی در دنیا بیندازیم، مشاهده خواهیم کرد که در دنیای مدرن امروزی تکنیک ها و روشهای متعددی در عرصه آموزش و نحوه نوازندگی پیانو وجود دارد که دانستن سیر تکاملی این روشها برای هر نوازنده ای می تواند مفید و آموزنده باشد.

در ادامه به اختصار نگاهی خواهیم داشت به سیر تحولات مهم در تکنیک های نوازندگی پیانو.

قرن هیجدهم

دوران کلمنتی و چرنی (Clementi & Czerny)
قبل از قرن نونزدهم آموزش پیانو شامل سه قانون کلی بود :

– عملکرد انگشتان باید کاملا مجزا از مچ دست و بازو باشد.
– فراگیری تکنیک روندی کاملا مکانیکی است که تنها راه دستیابی به آن انجام ساعت ها تمرین روزانه است.
– استاد موسیقی سلطه و اختیار مطلق را داراست.

کلمنتی (Muzio Clementi) اولین کتاب در زمینه تکنیک های پیانو را با عنوان “Introduction to the Art of Playing the Piano” در سال ۱۸۰۱ منتشر کرد. در این کتاب قانون کلی که او مطرح کرده بود، نیرومندی و قدرت مساوی هر پنج انگشت بود. او اصرار داشت که دست بی حرکت باشد، مچ به حالت افقی قرار بگیرد، انگشتان به حالت منحنی بلند شده و با قدرت به نت ها ضربه وارد شود.

این تکنیک در تمام تمرینی های چرنی (Carl Czerny) که هم اکنون نیز در برنامه تمرین بسیاری از نوازندگان جوان قرار دارد، به صورت عملی نمایش داده شده است. روش چرنی در حقیقت مجزا نمودن تسلط تکنیکی نوازنده از برداشت موسیقیایی اوست.

قرن نوزدهم

دوران شوپن و لیست (Chopin & Liszt)
گسترش بیش از پیش پیانو و حضور آهنگسازان نوازنده، مباحث جدیدی را در قرن نوزدهم در مورد این ساز مطرح نمود. لیست (Liszt) اولین شخصی بود که حرکت تک تک انگشتان را به بازو مرتبط می دانست و تغییر ریتم (rhythm) موسیقی را کاملا مرتبط با حالات درونی نوازنده می دانست.

شوپن بر ترکیب حرک دست ها، مچ، ساعد و بازو برای رسیدن به صدایی غنی تر در نوازندگی تاکید بسیار داشت. به عقیده او بازوی نوازنده باید آزاد باشد و از سفت کردن مفاصل و ماهیچه ها پرهیز کند. از نظر شوپن تکنیک جزء اصلی موسیقی به شمار می رفت.

علیرغم به کارگیری روش های جدید، متدهای آموزش این دو آهنگساز تقریبا مقابل یکدیگر قرار داشت. شوپن به برگزاری کلاس های خصوصی با تک تک شاگردان علاقه مند بود، درحالیکه لیست کلاس های عمومی را ترجیح می داد. در مقام یک معلم پیانو شوپن صبور و مهربان بود، اما لیست متکبر و سرزنش گر بود.

شوپن به نوعی وسواس دچار بود و تا زمانی که شاگردان بر یک قطعه تسلط کامل پیدا نمی کردند، بارها و بارها آن را تکرار می نمود. لیست بسیار منطقی بود و هر کار را تنها یک بار تکرار می کرد.

شوپن اجرای آثار باخ، موتزارت، کلمنتی، هومل (Johann Nepomuk Hummel)، وبر (Freiherr von Weber) را ترجیح می داد، در حالیکه لیست برای تمرین آماده گوش دادن به هر اثری، حتی آثار جدید منتشر نشده نیز بود.

تکنیک های قرن بیستم

فواید به کارگیری تکنیک هایی که از انتقال وزن استفاده می کردند، برای اولین بار در سال ۱۸۸۰ توسط یکی از اساتید آکادمی رویال موسیقی لندن تابیاس متهی (Tobias Matthay) مطرح شد.

او به این تتیجه رسید که برای داشتن طیف وسیع و رنگهای متنوع در صدای ساز، انگشتان باید توسط وزن بدن پشتیبانی شوند. این عقیده که بسیار هم منطقی بنظر می رسد طی پنجاه سال گذشته مورد توجه کارشناسان فن قرار گرفته و نسخه های گوناگونی از آن امروزه مورد استفاده مدرسان پیانو قرار می گیرد. در تمام این روشها چرخش، جهت گیری، وزن بازوها و حالت نوک انگشتان همه و همه واژه های آشنایی در قلمرو آموزش و نوازندگی پیانو به شمار می روند.

تحقیقات علمی – پزشکی

اخیرا پزشکان تحقیقات ویژه ای را در زمینه درمان تورم تاندون ها و دیگر مشکلات فیزیکی مربوط به نوازندگی به انجام رسانده اند. دورتی تاوبمن (Dorothy Taubman) موسس و مدیر بخش موسیقی انیستیتوی پیانوی Taubman، بیش از پنجاه سال از عمر خود را وقف مطالعه و تحقیقات در زمینه صدمات ناشی از موسیقی نموده است. او به گسترش روش های پایه ای و منطقی در تکنیک های نواختن پیانو پرداخته و معتقد است در صورتی که نوازندگان روش صحیح نواختن را فرا گیرند، از کلیه آسیب های فیزیکی مانند تورم تاندون ها و سندروم عصب میانی مچ دست، در امان خواهند ماند
«مهدی کاظمی»

keyboard_arrow_up